تاریخ گردشگری کاملاً جذاب است. چرا ما برای تعطیلات به کارائیب می رویم؟ کشتی کروز چگونه توسعه یافت؟ چرا سفر با هواپیما را شروع کردیم؟ این مقاله به تمام این سوالات و موارد دیگر درباره تاریخچه گردشگری پاسخ می دهد.
تاریخ گردشگری
تاریخ گردشگری یک تاریخ طولانی است. در حالی که ما ممکن است همیشه قطارهای سریع السیر، هواپیما و کشتی های تفریحی لوکس نداشته باشیم، مردم از مدت ها پیش تمایل به توریست بودن داشته اند.
تاریخچه گردشگری را می توان تا حد زیادی به پیشرفت های فن آوری در حمل و نقل نسبت داد. هر چه جاده های بیشتری ساخته شوند، مردم می توانند مکان های بیشتری را رانندگی کنند. هرچه فرودگاه های بیشتری باز شوند، مردم می توانند به مکان های بیشتری پرواز کنند.
تاریخ گردشگری نیز ارتباط تنگاتنگی با چشم انداز اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهانی دارد. کسی که پول زیادی دارد بیشتر از کسی که مثلاً پول زیادی ندارد برای تعطیلات به جایی سفر می کند. به همین ترتیب، بسیاری از گردشگران به احتمال زیاد به مقصدی سفر نمی کنند که از بی ثباتی سیاسی رنج می برد.
راه های زیادی برای رشد و توسعه صنعت گردشگری در طول سال ها وجود دارد. در این مقاله برخی از عناصر تاریخ گردشگری را توضیح خواهم داد.
زمان های قدیم
به راستی تاریخ گردشگری از چه زمانی آغاز شد؟ ما نمیتوانیم آن را مشخص کنیم و به دلایل واضح، فقط میتوانیم واقعاً در مورد گردشگری در دوران باستان حدس بزنیم. هیچ عکس سلفی و هیچ بروشور سفری وجود ندارد که بتوانیم به گذشته نگاه کنیم، اما ما می دانیم که مردم در دوران باستان سفر می کردند. مورخان اسنادی را یافته اند که بینشی در مورد دلایل سفر مردم و چگونگی تبدیل آن به گردشگری ارائه می دهد.
ما می دانیم که فرهنگ ها و ملت ها نیروهای مسلح خود را برای فتح مناطق دیگر و کنترل مسیرهای تجاری و منابع مختلف به اطراف حرکت دادند. این امر پایه هایی را برای سفره ای آینده ایجاد کرد. با ظهور امپراطوری های مصر، روم و مدیترانه شرقی، سفره ای ضروری به گردشگری تبدیل شد. برای مثال فنیقی ها نه تنها برای توسعه مسیرهای تجاری بلکه به دلیل کنجکاوی سفر کردند. آن ها تمایل داشتند کشف کنند که آن سوی مدیترانه چه چیزی قرار دارد.
و مردم دیگر احتمالاً همین کار را کردند. مایاها در مکزیک امروزی، و اعضای سلسله شانگ در چین امروزی، برای دیدن آنچه فراتر از مرزهایشان بود، سفر کردند. آنها همچنین می خواستند تمدن های خود را گسترش دهند، البته. مورخان توانستهاند شواهدی از سفرهای باستانی بیابند – آثار باستانی از مکانهای دیگر که در حفاریها پیدا شدهاند، که نمیتوانستند آنجا باشند مگر اینکه مردم باستان شکل خاص خود را از گردشگری داشته باشند.
امپایر استیت
به سختی می توان فهمید که چه زمانی سفر ساده به چیزی تبدیل می شود که ما آن را به عنوان گردشگری تعریف می کنیم. همان طور که گفته شد، امپراتوری روم (که با مصری ها، از جمله یونانی ها و یونانی ها متحد بود و شکل نهایی امپراتوری روم را تشکیل می داد)در توسعه سفر و گردشگری تاثیرگذار بود. با گذشت زمان، مردم بیشتر سفر می کردند. آن ها به دلایل مختلفی سفر می کردند: اهداف تجاری، آموزشی، دولتی و مذهبی. با دولت های یکپارچه در مکان های مختلف مرکزی که در اوایل پادشاهی مصر تاسیس شده بودند (۴۸۵۰ تا ۷۱۵ قبل از میلاد)، سفر یک ضرورت بود.
و از آنجایی که سفر یک ضرورت بود، نیازهای اولیه نیز ضروری بود. باید برای کسانی که از مناطق دیگر بازدید میکردند، اسکان و غذا فراهم میشد، که احتمالاً جای خود را به این درک میداد که فقط به این دلیل میتوانید به مکان دیگری سفر کنید. این امر به ویژه در مورد یونانیان (900-200 قبل از میلاد) صادق است. آنها می خواستند در مکان های جدید سرگرمی پیدا کنند – آنها استفاده از یک زبان مشترک را ترویج کردند و پول آنها به شکلی از پول رایج تبدیل شد.
مکان هایی که از نظر فعالیت های دولتی مهم بودند به چیزی تبدیل شدند که می توانیم آن ها را جاذبه های گردشگری بنامیم. با مغازه ها، مکان هایی برای خوردن و آشامیدن، ورزش برای تماشا، بازی و حتی تئاتر، اگر به منطقه دیگری سفر می کردید، کاره ای زیادی برای انجام دادن وجود داشت.
این تنها در مورد رومیان باستان بیشتر تکامل یافت. در طول امپراتوری آن ها (۵۰۰ سال پیش از میلاد ۳۰۰ سال پس از میلاد)، جاده های خوب توسعه یافتند و مسیرهای آبی بهبود یافتند. مسافرخانه ها با فاصله ۳۰ مایلی از یکدیگر باز می شدند و سفر نسبتا راحتی در این بین داشتند، بنابراین همیشه جایی برای استراحت در شب داشتید. حتی می شد اسب ها را در اینجا استخدام کرد.
جاده های رومی به یک سیستم 50000 مایلی گسترش یافتند. با توجه به اینکه واحد پول آنها در حال حاضر تقریباً در سراسر جهان پذیرفته شده است، و زبان های رایج مانند یونانی و لاتین استفاده می شود، سفر به طور مداوم آسان تر و کمتر استرس زا می شد. سپس نظام حقوقی رایج آمد. این به مردم این امکان را میدهد که هنگام سفر احساس امنیت و محافظت بیشتری داشته باشند – چه برای تفریح، چه برای تجارت یا ماجراجویی. شهرهای سرتاسر امپراتوری روم (مانند پمپئی) به مقصدی برای طبقات متوسط و بالا تبدیل شدند تا در زمان تعطیلی خود به کاوش بپردازند.
گردشگری زمانی رونق می گیرد که مردم وقت آزاد بیشتری داشته باشند (مانند تعطیلات مدرسه) و ارزها به راحتی قابل مبادله باشند. زبان های مشترکی وجود دارد و وجود قانون باعث ایجاد احساس امنیت شخصی می شود. اگر قرار بود هر یک از این عوامل حذف شود، مردم تمایل کمتری به سفر خواهند داشت. این امر در قرون وسطی، زمانی که گردشگری رو به افول بود، مشاهده شد.
انسان های نخستین به دنبال کنجکاوی و شناخت طبیعت بودند و برای پیدا کردن غذا، پناهگاه، فرار از خطر و امنیت و .. تلاش می کردند. گذر زمان باعث شد که ماجراجویی ها و اکتشافات در نهایت به تمایل او برای سفر تبدیل شود.
2 دیدگاه. پیغام بگذارید
ممنون جالب بود
گردشگری چطور ی میتونه روی تغییرات فرهنگی یک کشور اثر بذاره